به گزارش «نماینده»، پس از اعلام نتایج رد صلاحیتهای نامزدهای اصولگرا و اصلاحطلب انتخابات مجلس یازدهم، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با انتشار بیانیه تندی، شورای نگهبان را تهدید به تحریم انتخابات کرد.
حمیدرضا فولادگر نماینده مردم اصفهان و از اعضای جامعه اسلامی مهندسین، از جمله نمایندگان مجلس دهم است که برای یازدهمین دوره انتخابات مجلس ثبت نام نکرد. او میگوید «اصلاحطلبان قطعاً انتخابات را تحریم نمیکنند بلکه با شعارهای سلبی و قراردادن پایگاه رأی خود و مردم در انتخاب بین بد و بدتر به صورت گفتمانی و با ائتلاف با اعتدالیون در انتخابات ۹۸ حضور مییابند.»
به گفته فولادگر، اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ با گفتمان «میخواهم زندگی کنم» یا «مردم باید واقعیت تحریمها و FATF را بدانند» در انتخابات حضور مییابند.
نماینده اصولگرای مردم اصفهان در دورههای هفتم، هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی در واکنش به ادعای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان مبنی بر اینکه ۹۰ درصد نامزدهای شناخته شده اصلاح طلبان از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شده اند، میگوید: «اصلاحطلبان برای انتخابات ۹۸ نمیخواستند ریسک کنند بنابراین مهرههای شناخته شده خود را معرفی نکردند.»
به گفته فولادگر، «بخشی از اصلاحطلبان نگران رأی آوری این جریان در انتخابات مجلس یازدهم بودند و با توجه به شرایط اقتصادی که دولت ایجاد کرده است، امیدی به جلب آرا مردم نداشتند به همین دلیل در انتخابات مجلس یازدهم ثبتنام نکردند.»
اما فولادگر انتقاد تندی نیز به عملکرد مجلس دهم دارد و عدم وجود فراکسیون اکثریت، ضعف تجربه اجرایی قاطبه نمایندگان و ضعف روحیه انقلابی اعضای سه فراکسیون در مجلس و شیوههای مدیریتی لاریجانی را عامل ناکارآمدی مجلس دهم میداند.
مشروح کامل این گفتگو به شرح زیر است:
تحلیل شما از علت انصراف لاریجانی از حضور در انتخابات مجلس یازدهم چیست؟
لاریجانی اعلام کرد که ۱۲ سال قبل به خاطر برخی شرایط و اقتضائات کشور در مجلس حضور یافته و امروز آن شرایط و اقتضائات وجود ندارد، لذا قصد کاندیداتوری برای مجلس یازدهم ندارد اما من معتقدم به دلیل احتمال عدم رأی آوری وی از حضور در انتخابات، انصراف دادند.
فضای سیاسی که در سالهای اخیر علیه لاریجانی ایجاد شد و انتقاداتی که علیه وی وجود داشت که بخشی از آنها وارد بود و بخشی وارد نبود و همچنین احتمال عدم رایآوری وی و احتمال کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، به نظر میرسد از دلایلی بود که وی از حضور در انتخابات مجلس یازدهم انصراف دادند. تصمیمات لاریجانی بر اساس محاسبات و برنامه ریزی دقیق است و به همین دلیل ارزیابی وی از احتمال عدم رأی آوری، میتواند در تصمیم گیری نهایی وی تأثیرگذار باشد.
پیش از انصراف او گمانه زنیهایی در مورد احتمال کاندیداتوریاش از شهر تهران مطرح میشد.
به غیر از قم احتمال کاندیداتوری لاریجانی از تهران و زادگاه وی آمل، مطرح بود.
به نظر شما در انتخابات ۱۴۰۰ لاریجانی از سوی چه جریانهایی مورد حمایت قرار خواهد گرفت؟
گمانهزنیهایی وجود دارد که لاریجانی یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ است، البته او اعلام کرده است که برنامهای برای کاندیداتوری ندارد اما نام وی برای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح است. جریان اصولگرا و انقلابی در سالهای اخیر روی لاریجانی به عنوان یک کاندیدا حساب نکرده است و اگر برای کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری برنامهای داشته باشد حتماً روی جریان دیگری [جریان اعتدال و توسعه] حساب کرده است.
آینده سیاسی لاریجانی را در کدام یک از نهادهای حکومتی پیشبینی میکنید؟
لاریجانی سالها در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشت بنابراین حضور وی در سِمتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و یا دبیری شورای عالی امنیت ملی احتمالاً مطرح است. وی پیش از این که ریاست مجلس را بر عهده داشته باشد به عنوان فرد حقیقی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بود بنابراین احتمال میرود که وی در آینده مسئولیتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام یا شورای عالی امنیت ملی عهده دار شود.
آیا پس از اعلام انصراف لاریجانی دعوتی از سوی مراجع تقلید یا جامعه مدرسین برای نامزدی وی مطرح شده است؟
اطلاع ندارم، برخی از نمایندگان صحبتهایی کردند و ابراز تأسف داشتند اما به عنوان موضع رسمی و بیانیه از تریبون مجلس مطرح نشد. مراجع برای نامزدی وی در دوره اول از شهر قم دعوتی داشتند اما در دورههای بعدی لاریجانی با حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه، از حوزه انتخابیه قم نامزد شد.
تحلیل شما از انصراف عارف از حضور در انتخابات مجلس یازدهم چیست؟ چه عوامل باعث تضعیف وی شد؟
عارف در مجلس دهم بیشتر به عنوان رئیس فراکسیون امید عمل کرد و نتوانست به مسئولیتهای مجلس ورود کند فقط یک سال ریاست کمیسیون آموزش را بر عهده داشت. در جریان اصلاح طلبان نیز نظرات مختلفی در مورد عملکرد وی در فراکسیون امید وجود داشت. عارف عضو مجمع تشخیص و شورای عالی انقلاب فرهنگی است و شاید اینگونه تشخیص داده است که نمیتواند در مجلس مؤثر باشد. انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ نیز میتواند از علل و انگیزههای کنارهگیری عارف از کاندیداتوری برای انتخابات مجلس شورای اسلامی باشد.
جریان اصلاحات و سران اصلاحات چه نقشی در حذف عارف از گردونه رقابتهای انتخاباتی داشتند؟
جریان اصلاحات انتقادات تندی از عملکرد فراکسیون امید و عارف در مجلس داشتند و توقع موضع گیری های تند و اقدامات ساختارشکنانه از فراکسیون امید و عارف داشتند که این توقع آنان برآورد نشد لذا عارف را تخریب کردند که این امر نیز در حذف عارف از گردونه انتخابات نقش مهمی داشت.
آیا مجید انصاری میتواند سرلیست خوبی برای اصلاحطلبان در انتخابات مجلس باشد؟
از میان نامزدهای جریان اصلاحات که وارد انتخابات مجلس شده اند انصاری سابقه انقلابی و مسئولیت بیشتری دارد البته در حوزه سلایق سیاسی، بنده با سلایق سیاسی وی و جریان اصلاحات موافق نیستیم، اما از میان نامزدهای جریان اصلاحات در مجلس یازدهم، وی سعی کرده است که مواضع ساختارشکنانه و قانون گریزانه نداشته باشد. اگر اصلاحطلبان بتوانند اکثریت را در مجلس یازدهم به دست بیاورند انصاری میتواند یکی از گزینههای ریاست مجلس باشد.
آیا به نظر شما انصاری شخصیت سیاسی شناخته شده در سطح جامعه است که بتواند سرلیستی اصلاحطلبان را برعهده داشته و رأی مردم را برای این لیست جلب کند؟
در میان افرادی که در لیست اصلاح طلبان حضور دارند، مجید انصاری و علی مطهری و خانم مولاوردی، شناخته شده ترین هستند. ممکن است اصلاحطلبان بخواهند سنتشکنی کرده و یک خانم را به عنوان سرلیست معرفی کنند اما با حضور انصاری، بعید است که جریانات اصلاحطلب این تصمیم را اتخاذ کنند.
اصلاحطلبان ادعا میکنند که دیگر نمیخواهند با اعتدالیون ائتلاف کنند این ادعا چقدر با واقعیت منطبق است؟
تشکلی به نام اعتدال شکل نگرفته است، اگر منظور شما جریان حامیان دولت و حزب اعتدال و توسعه و بخشی از حزب کارگزاران و اعضای فراکسیون مستقلین مجلس است باید گفت با این که بحثهای زیادی در ماههای گذشته مبنی بر حضور مستقل اصلاحطلبان در انتخابات مطرح شده و اصلاح طلبان ادعا دارند که نمیخواهند در مجلس یازدهم زلفشان را با زلف روحانی گره بزنند و حتی به دنبال این هستند که گره زلف خود را از زلف روحانی باز کنند یا حتی مطرح کردند که مردم انتقادات و نارضایتیهایی نسبت به عملکرد روحانی دارند و جریان اصلاحات میخواهد که این انتقادات و اعتراضات شامل حال اصلاحات نشود، اما پیش بینی من این است که مجدداً حامیان دولت و اصلاحطلبان لیست واحد ارائه میدهند.
اصلاحطلبان در انتخابات آینده به صورت گفتمانی شرکت خواهند کرد. در سال ۹۶ سعی کردند با رأی سلبی و ایجاد هراس نسبت به رقیب آرا مردم را جلب کنند. سال ۹۴ نیز با گفتمان برجام و مذاکره پیروز شدند. در انتخابات ۹۸ ممکن است با گفتمان «می خواهم زندگی کنم» یا «مردم باید در جریان تحریمها قرار بگیرند و واقعیتهای تحریمها و FATF را بدانند» در رقابتها شرکت کنند. اینگونه وانمود خواهند کرد که جریان مقابل میخواهد کشور را به موضع مقابله با دنیا سوق دهد و ما دنبال این هستیم که شرایط زندگی مردم را بهبود ببخشیم. جریان اصلاحات با این شعارها میخواهند به صورت گفتمانی در انتخابات شرکت کنند و احتمال ائتلاف آنها با حامیان دولت نیز وجود دارد.
علاوه بر این در جریان انقلابی حرکتی آغاز شده است که احتمال رسیدن به لیست واحد وجود دارد لذا برای اینکه از یک سو احتمال موفقیت طرف مقابل را کاهش دهند و از سوی دیگر در انتخابات دو قطبی ایجاد کنند تا بتوانند مردم را پای صندوق رأی بیاورند، احتمالاً جریان اصلاحات و حامیان دولت در انتخابات ۹۸ ائتلاف خواهند کرد.
به نظر شما علت عدم استقبال چهرههای اصلاح طلب از حضور در انتخابات یازدهم چیست؟
مجید انصاری در آخرین لحظات پس از اینکه مطمئن شد قالیباف قصد ثبت نام در انتخابات مجلس یازدهم را دارد برای حضور در رقابتهای انتخاباتی ثبت نام کرد. جریان اصلاحات علیرغم اینکه اعلام میکند باید مردم را پای صندوقهای رأی آورد و هر تغییری با صندوقهای رأی امکانپذیر است اما حاضر نیست ریسک کند.
یک عده از اصلاحطلبان معتقدند مجلس قابلیت ایجاد تغییر در ساختارهای کشور را ندارد و اختیاراتش محدود است، بخش دیگری از اصلاح طلبان از عدم تأیید صلاحیتشان نگران هستند، بخشی از اصلاح طلبان نیز نگران رأی آوری در انتخابات مجلس یازدهم هستند و با توجه به شرایط سختی که دولت در اقتصاد کشور ایجاد کرده است امیدی ندارند که بتوانند تغییری در شرایط ایجاد کرده و آرا مردم را جلب کنند.
اصلاحطلبان هنوز همه نقشه خود را برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم اعلام نکردند و در حال برآورد اوضاع هستند. به دنبال این هستند که رقیب اصولگرای خود را در بی خبری قرار دهند تا رقیب نداند آنها چه تحرکی خواهند داشت.
مشی اصلاح طلبان قطعاً قهر با صندوقهای آرا نیست. افراد شناخته شده و مشهور برای حضور در رقابتهای انتخابات مجلس دهم کمتر ثبت نام کردند اما تجربه دوره قبل تهران اثبات کرد که اصلاح طلبان میتوانستند با یک لیست شامل افراد ناشناس وارد مجلس شوند. پیش بینی من این است که اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم حضور مییابند و با جریان سازی توسط شبکههای اجتماعی حقیقی و مجازی رقابت سختی با اصول گرایان خواهند داشت.
به نظر شما سناریوی دوقطبیسازی و طرح برخی شعارها توسط اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم خواهد توانست آرا مردم را به نفع اصلاحطلبان جلب کند؟
شیوه اصلاحطلبان همین است، مردم را در انتخاب بین بد و بدتر قرار میدهند تا مردمی که از عملکرد آنها دلسرد هستند را وادار کنند به نفع اصلاح طلبان پای صندوقهای آرا بیایند و بین بد و بدتر (البته طبق تحلیل آنها از اوضاع) را انتخاب کنند.
به نظر شما جریان اصول گرا این بار چگونه با این سناریو مقابله میکند؟
جریان اصول گرا باید کاندیدای خود را بیشتر در معرض شناسایی مردم قرار داده و اعتماد مردم را جلب کند. باید برای مردم این موضوع را تبیین کند که اگر امروز مشکلاتی در کشور وجود دارد ناشی از این است که مدیریت انقلابی و مردمی حاکم نیست و در صورتی که مردم به تفکر انقلابی رأی دهند به معنای رأی دادن به تندروی و افراطی گری نیست و موجب نمیشود کشور به شرایط سخت اقتصادی و بین المللی سوق داده شود.
مردم باید بدانند اگر مجلس ایراداتی داشته به خاطر این است که مجلس باید در قانون گذاری و نظارت، انقلابیتر عمل میکرد. مجلس دهم باید انقلابیتر باشد اما اینگونه نبوده است.
ائتلاف اصول گرایان باید تلاش کند در رقابتهای انتخاباتی این موضوع را برای مردم تبیین کند، اگر مدیریت ارزشی و جهادی در کشور حاکم شود تلاش بیشتری برای رفع مشکلات اقتصادی کشور انجام خواهد شد. مسائل کلی دیپلماسی و سیاست خارجی کشور نیز در سطح شورای عالی امنیت ملی تصمیم گیری میشود و تصمیم گیری در این موضوع مربوط به کل نظام است.
نامزدهای جریان انقلابی باید اعتماد مردم را با بیانات صادقانه انقلابی و ادبیات درست و منطقی جلب کنند. باید تلاش کنند آرای خاموش و خاکستری را جذب نمایند. درست است که قسمتی از آرا عمومی هیچگاه جلب لیست اصولگرایان نمیشود اما جریان انقلابی باید تلاش کنند تا آرا خاموش، خاکستری یا مردد را جلب کند.
مشارکت مردم در برخی مناطق شهری به خاطر مشکلات اقتصادی کاهش یافته، علاوه بر این مناطق مذهبینشین که به تفکر انقلابی اعتقاد دارند به خاطر مشکلات اقتصادی دچار یاس شده اند و باید برای جلب آرای این پایگاهها برنامه ریزی و اقدام کرد.
افزایش قیمت بنزین چه تأثیری بر مشارکت مردم در انتخابات گذاشته است؟
مردم در حاشیه شهرهای بزرگ مناطق محروم و طبقات محروم همیشه بیشترین مشارکت را در انتخابات داشتند اما در اجرای طرح افزایش قیمت بنزین بیشترین اعتراضات در این مناطق بوده است لذا جریان انقلابی برای جلب آرای این مناطق باید تلاش بیشتری کنند.
قشر خاکستری میخواهد یک زندگی عادی داشته باشد باید جریان انقلابی با این قشر صحبت کنند که اگر میخواهید زندگی آرامی داشته باشید با یک مدیریت فعال، جهادی و انقلابی این خواسته شما انجام میشود. مدیریت خسته و بی انگیزه نمیتواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. مجلس پرتوان، پرتلاش و باانگیزه قوانین مؤثر مصوب کرده و نظارت فعال دارد اما مجلس انفعالی، قانونگذاری و نظارت را به سمت انفعال سوق میدهد.
شما از مجلس هفتم تا دهم نمایندگی مردم اصفهان را بر عهده داشتید، چرا مجلس دهم ضعیفتر و ناکار آمدتر از مجالس گذشته بود؟
جایگاه مجلس با فعالیت نمایندگان مجلس ارتقا مییابد، قانون اساسی در مورد مجلس تعریف مشخصی دارد آن چیزی که جایگاه مجلس را ارتقا یا تنزل میدهد عملکرد نمایندگان مجلس است. به نظر من از مجلس هفتم تا دهم عملکرد مجلس سیر نزولی داشته است و صعودی نکرده است. متوسط عملکرد مجلس هفتم بهتر از مجلس هشتم و متوسط عملکرد مجلس نهم بهتر از مجلس دهم بوده است.
البته این اظهارات به این معنا نیست که مجلس قوانین خوبی را به تصویب نرسانده است. قانون رسیدگی به اموال مسئولان و اعاده اموال نامشروع در مجلس دهم تصویب شد. اما جایگاه مجلس از مجلس هفتم تا دهم تنزل داشته است.
چرا مجلس دهم از سه مجلس قبلی ضعیفتر بوده است؟
مجلس دهم فراکسیونهای سیاسی قوی نداشت. یک فراکسیون اکثریت قوی، میتواند مجلس را با خود همراه کند. در مجلس دهم دو فراکسیون هم وزن ولایی و امید وجود داشت و فراکسیون مستقلان وزن کمتری از این دو فراکسیون داشت اما تاثیرگذارتر بود و با رفتن به سمت یکی از این فراکسیونها میتوانست رأی نمایندگان را تعیین کند.
دلیل دیگر ضعف عملکرد مجلس دهم و ضعف تجربه اجرایی نمایندگان بود. علیرغم اینکه سطح تحصیلات نمایندگان در چند دوره اخیر افزایش داشته است اما متوسط تجربه اجرایی نمایندگان کاهش یافته است. اکثریت نمایندگان از نظر تحصیلات دارای مدرک فوق لیسانس و دکتری هستند اما تجربه اجرایی ندارند. دلیل دیگر روحیه انقلابی است. روحیه انقلابی کمتری در میان نمایندگان مجلس دهم در سه فراکسیون وجود دارد.
بنیه انقلابی نمایندگان مجلس دهم ضعیف بود، فقط به سطح تحصیلات اکتفا شد و به تجربه اجرایی نمایندگان توجهی نشد. این موضوعات دست به دست هم داد تا متوسط مجلس دهم ناکارآمد شود. با اینکه افراد شاخص وارد مجلس شدند، اما متوسط مجلس قوی نبود.
عملکرد فراکسیون مستقلان و امید در تضعیف جایگاه مجلس دهم چه تأثیری داشت؟
نظام ما پارلمانی حزبی نیست. در نظام پارلمانی حزبی هر حزبی که در پارلمان رأی میآورد، دولت منتخب آن حزب خواهد بود. اهرم نظارتی در این نظامها به شیوه دیگری است. در نظام جمهوری اسلامی دولت و مجلس هر کدام با انتخابات جداگانه شکل میگیرند و راه نظارت بر دولت، مجلس است. مجلس باید از اهرمهای نظارتی خود استفاده کند.
در بسیاری از مواقع با اینکه اعضای فراکسیون امید یا مستقلان منتقد اقدامات دولت یا برخی وزرا بودند اما در جایگاههای حساس که باید رأیشان به کمک میآمد، جلو نمیآمدند و وارد عمل نمیشدند.
اعضای فراکسیون امید و مستقلان در مواقع حساس برای نظارت بر دولت عملکرد قوی نداشتند و همین امر باعث شد دولت از ناحیه این دو فراکسیون اطمینان خاطر داشته باشد که در مواقع حساس، طرف دولت هستند و به کمک دولت می آیند. همین امر موجب ضعف بازوی نظارتی مجلس دهم شد.
اصلاحطلبان علت انفعال مجلس دهم را وجود شوراهای متعدد اعلام میکردند. نظر شما چیست؟
در قانون اساسی، مجلس اختیارات فراوانی دارد و میتواند تا حد عدم کفایت رئیس جمهور پیش برود. در مجالس قبلی نیز این شوراها وجود داشتند اما این مجالس عملکرد قویتری داشتند. وجود شوراهای موازی دلیل انفعال مجلس دهم نبود.
لاریجانی چقدر در انفعال مجلس دهم تأثیرگذار بود؟ آیا همگرایی رئیسجمهور و رئیس مجلس یکی از علل این انفعال نبود؟
تا حدی این انتقاد به لاریجانی وارد است. در برخی موارد وی میتوانست بیشتر ورود کند اما در برخی موارد این انتقادها را وارد نمی دانم، لاریجانی فردی محافظه کار و مصلحت گرا است که معتقد است همه چیز باید در سطح بالا و با مصلحت اندیشی تصمیم گیری شود، به همین دلیل بسیاری از تصمیمات را در شورای هماهنگی سران قوا و یا شورای عالی امنیت ملی اتخاذ میکند.
همین امر موجب انفعال جایگاه مجلس دهم شد؟
بله؛ به هر حال این موضوع به شیوههای مدیریت لاریجانی بر میگردد، تا حدی عامل انفعال مجلس دهم شیوههای مدیریتی لاریجانی بود. البته در مجلس هشتم و نهم نیز لاریجانی ریاست مجلس را برعهده داشت اما به دلیل اینکه نمایندگان تأثیرگذار و فعالتری در مجلس حضور داشتند، مجلس بروز و ظهور بیشتری در مسائل کشور داشت.
آیا عملکرد انفعالی نمایندگان تهران نیز در تضعیف مجلس دهم، تأثیر گذار بود؟
نمایندگان تهران و برخی شهرستانهای بزرگ همیشه در مجالس تأثیرگذار بوده اند، بنابراین انفعال مجلس دهم بیش از اینکه ناشی از مدیریت و ریاست مجلس باشد، ناشی از ضعف عملکرد متوسط نمایندگان مجلس بود.
به نظر شما مجلس دهم در رأس امور بود؟
عملکرد مجلس به عملکرد ریاست مجلس، هیئت رئیسه مجلس و نمایندگان بازمی گردد. اگر هیئت رئیسه مجلس فعالتر و تأثیرگذارتر باشد، میتواند روی عملکرد ریاست مجلس نیز تأثیرگذار باشد. متأسفانه هیئت رئیسه مجلس به صورت سالانه انتخاب میشوند و به این دلیل اعضای هیئت رئیسه باید ملاحظه نمایندگان را بکنند. رفتار برخی از همکارانمان در حوزههای انتخابیه و دستگاههای اجرایی به گونهای بود که موجب تنزل جایگاه مجلس شد.
کمیسیونهای مجلس دهم میتوانستند فعالتر باشند. انتخاب برخی از رؤسای کمیسیونهای مجلس دهم به شیوههای خاصی بود که تعجب آور بود و افراد به جای تخصص براساس امتیازات دیگری انتخاب میشدند که همه این موارد در جایگاه مجلس دهم تأثیر گذار بود.
نظر شما